قاتل شبانه 🔪🩸🔞p2
04:14 1403/04/17 | Harry potter

_____________________

هرمایینی =#

هری=@

رون=*

هاگرید=&

_____________________

*:بله پس چی هری خان فک کردی فقط خودت رل داری و هر شب میرین جنگل ممنوعه میری آداب معاشرت...(منظور جناب مثلا با ادب همون س. ک. س هستش) (با حالت تمسخر) 

#: هری تو هم (با تعجب) 

@: ام چیزه م.من، اصلا چرا خودت رو نمیگی داشتی تو دستشویی طبقه ی پنجم معجون اژدها ی آبی رو درست میکردی بخوری بچت سقط بشه

رون پشت چشمی نازک میکنه و با حالت تمسخر میگه 

*: حالا پدرش شاهزاده ی کدوم قصه اس 

#: رون تو دهنت رو ببند وگرنه...... 

درهمین موقع صدای آه و ناله ها بالا میره و حرف هرمایینی نصفه میمونه

صدا از داخل کلبه ی هاگرید: آه دارم ارضا میشم اوف آی

درهین موقع رون در کلبه ی هاگرید که تازه متوجه شده بودن لاش باز بود رو باز کرد و بچه ها دیدن هاگرید روی کاناپه خوابش برده و توی تلوزیون فیلم س.ک.سی نشون میده و صدای اونه 

*: خیلی دوس داشتم ک.ی.ر هاگرید رو ببینم (با افسوس) 

#: حرف بیخود نزن رون بیاین بریم تا هاگرید بیدار نشده

و به سمت در حرکت میکنن ام همینکه میخوان برن فشار باد در با صدای بدی کوبیده میشه و هاگرید ترسیده و با چشمای خواب آلود و قرمز شده دو متر می پره هوا (فکر کنین هاگری با اون قدش دو متر بپره هوا اونجوری تا کره ی ماه میره و برمیگرده🤣🤣) هاگرید که حسابی ترسیده بود رو به بچه ها میگه................

پارت بعد رو فردا میدم بوس بهتون💋😘 

 

 

رمز
21:53 1403/04/16 | Harry potter

خب پست معرفی رمزش اینه 👈🏻hrhpvg 2023

فقط بین حروف و اعداد فاصله هست ولی توی بقیه ی پست ها هم رمزش اینه 👈🏻 hrhpvg 

قاتل شبانه 🔪🩸🔞
21:41 1403/04/16 | Harry potter

______________________|

هرمایینی =#                 

هری=@

رون=*

_______________________|

داستان از زبان راوی=

#:حتی فکرشم نمی کردم اینقد امتهان افسون ها راحت باشه

@: اونکه آره ولی انگاری عصاب بعضیا قهوه ای(اشاره به رون) 

*: هری تورو خدا تو نرو رو مخم واقعا چرا امتهانا اینقد کیرین

#: چیش سخت بود راستی بچه ها خیلی وقته به هاگرید سر نزدیم بریم اونجا

@و*: اوکیه بریم

 و به سمت کلبه ی هاگرید حرکت کردن وقتی رسیدن از داخل کلبه صدای آه و ناله میومد در همین موقع رون لبخند شیطانی زد و گفت 

*: بچی کسی میدونه دوس دختر من کجاست

هری و هرمایینی با تعجب به هم نگاه کردن و گفتن 

@و#:رون مگه دوس دختر داره؟ 

_______________________«_«

ادامه پارت بعدی 🤗🖤💚

 

 

معرفی
02:25 1403/03/30 | Harry potter

از خودم و وبلاگم شروع می کنم

من ریحانم و این وبلاگ منه اینجا مکانی برای پاتر هداست البته چیزای دیگه هم هست و اینکه چیزای منحرفی اینجا کاملا آزاده ولی یه حدی داره که باید رعایت شه و راجع به رعایت حد و قوانین بعدا صحبت میشه اینجا پر از تئوری های خفن و گیف و چیز های دیگه راجع به هری پاتر هست اینجا میتونی یه نویسنده ی خوب و ماهر باشی (البته به سبک پاتر هدا) فعلا همین قدر کافیه 

قدرت گرفته از بلاگیکس ©